جدول جو
جدول جو

معنی پر حرارت - جستجوی لغت در جدول جو

پر حرارت
جوشا که گرمی بسیار دهد: چراغ پر حرارت، که پرکار و فعال است: آدم پر حرارتی است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر حرارتی
تصویر پر حرارتی
حالت و چگونگی پر حرارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرحرارت
تصویر پرحرارت
آنچه گرمی بسیار دارد، کنایه از شخص پرکار و پرجنب و جوش، با شوروشوق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پر ارادت
تصویر پر ارادت
سر سپرده
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه یا آنکه حرارت دارد دارای گرما، فعال کوشا آنکه در کارها شور و حرارت دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر طراوت
تصویر پر طراوت
شاداب بسیار تازه و بارونق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با حرارت
تصویر با حرارت
Heatedly, Hotly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پر جسارت
تصویر پر جسارت
Audaciously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
горячо , горячо
دیکشنری فارسی به روسی
запально , жарко
دیکشنری فارسی به اوکراینی
de maneira acalorada, calorosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
appassionatamente, caldamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
de manera acalorada, calurosamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
de manière passionnée, vivement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
อย่างร้อนแรง , อย่างร้อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
อย่างกล้าหาญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
dengan semangat, dengan panas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بحماسةٍ , بطريقةٍ حارّةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
गर्म तरीके से , गर्मी से
دیکشنری فارسی به هندی