- پر حرارت
- جوشا که گرمی بسیار دهد: چراغ پر حرارت، که پرکار و فعال است: آدم پر حرارتی است
معنی پر حرارت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت و چگونگی پر حرارت
آنچه گرمی بسیار دارد، کنایه از شخص پرکار و پرجنب و جوش، با شوروشوق
سر سپرده
آنچه یا آنکه حرارت دارد دارای گرما، فعال کوشا آنکه در کارها شور و حرارت دارد
شاداب بسیار تازه و بارونق
Heatedly, Hotly
Audaciously
горячо , горячо
hitzig, heiß
запально , жарко
сміливо
gorąco
śmiało
激烈地 , 热烈地
de maneira acalorada, calorosamente
audaciosamente
appassionatamente, caldamente
audacemente
de manera acalorada, calurosamente
audazmente
de manière passionnée, vivement
audacieusement
verhitte, heet
gedurfd
อย่างร้อนแรง , อย่างร้อน
อย่างกล้าหาญ
dengan semangat, dengan panas
dengan berani
بحماسةٍ , بطريقةٍ حارّةٍ
بجرأةٍ
गर्म तरीके से , गर्मी से